::. روایت ایثار - بخش عمومی .::

بسم رب الشهداء و الصدیقین

از این هزاران هزار حادثه (در انقلاب و دفاع مقدس) لااقل یک فهرست تهیه کنید (مقام معظم رهبری حضرت آیه الله خامنه ای)

جستجو

شماره فایل

جنسیت

نام

نام خانوادگی

فرزند

شغل (محصل، کارمند، کارگر، نظامی، آزاد)

تحصیلات (زیردیپلم، دیپلم، کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکتری، حوزوی، سایر)

یگان اعزام کننده (ارتش، سپاه، بسیج، اهل منطقه جنگی، سایر)

کد ایثارگری

نوع ایثارگری (شهید، جانباز، آزاده)

ورزشکار (بلی، خیر، مشخص نشده)

هنرمند (بلی، خیر، مشخص نشده)

مقام دولتی (بلی، خیر، مشخص نشده)

شهید وقایع مهم (بلی، خیر، مشخص نشده)

شهید شاخص (بلی، خیر، مشخص نشده)

خانواده چند شهیدی

تک فرزند (بلی، خیر، مشخص نشده)

محل ولادت

تاریخ ولادت

محل شهادت

تاریخ شهادت

نحوه شهادت (انقلاب، دفاع مقدس، ترور، درگیری با ضد انقلاب، حوادث، سایر)

محل دفن شهید

محل جانبازی

تاریخ جانبازی

مدت اسارت

فیلم مصاحبه (با خود ایثارگر، پدر، مادر، برادر،خواهر، همسر، فرزند، هم رزمان، سایر)

محل مصاحبه

آثار شامل (فیلم، عکس، نوشته، صدا)

نویسنده

خلاصه فیلم وآثار

کیفیت موضوع (عالی، متوسط، ضعیف)

کیفیت آثار (عالی، متوسط، ضعیف)

سوژه (عادی، منتخب)

نحوه جستجو:

... دریافت اطلاعات

شماره فایل

نام

نام خانوادگی

فرزند

خلاصه فیلم و آثار

تصویر

نمایش

800264

مراسم تشییع پدر شهید

800364

جنگ شروع شد. امیر علی پس از اینکه دیپلمش را در هنرستان قوام‌السلطنه در رشته‌ی راه و ساختمان گرفت و در شرف گرفتن لیسانسش در سال 1364 بود که به سربازی رفت. بعد از آن به جبهه رفت. امیر علی مدام به ما می‌گفت دیگر روی من حساب نکنید من شهید می‌شوم و می‌روم. حتی یادم است یکی از عکس‌های خودش را داده بود برایش بزرگ کرده بودند تا برای حجله اش عکس داشته باشد.

800364

عکس و آثار

800365

عکس و آثار شهید- مراسم تشییع پدر شهید

800366

پدرشهید:تا به حال نشده بود بچه ها را دعوا کنم یا بزنم. خانمم خانه دار بود که به رحمت خدا رفت و ما هر پانزده روز یکبار در منزلمان روضه داشتیم که این خیلی به تربیت بچه ها کمک می‌کرد.

800367

مادر شهید:زمان انقلاب همسرم و پسرم بیشتر به مسجد دزاشیب می رفتند و در راهپیمایی ها شرکت می کردند. شهید حسین قاسمی و شهید ابراهیم درویش حسینی و چند نفر دیگر از دوستان انقلابی پسرم بودند. پسرم سال 1361 در فکه به شهادت رسید و دوستانش دو سال بعد از او به شهادت رسیدند.

800368

مرتضی به جبهه رفت پاسدار سپاه بود.شش ماه می گذشت که پسرم ازدواج کرده بود و همسرش باردار بود، همان سالی که آیت الله بهشتی را به شهادت رساندند پسر ما را هم منافقین ترور کردند.

800368

بعد از انقلاب آقای مصباح از سازمان نقشه برداری که زیرنظر ارتش بود بیرون آمد. ایشان در سازمان نقشه برداری بجز کارتوپوگرافی و نقشه برداری کارهای زیادی انجام می داد و در واقع تمام کارهای سازمان زیر نظر ایشان بود یعنی اگر سرهنگها یا درجه دارها می خواستند از انبار چیزی را بگیرند باید با اجازه و امضای ایشان بود.

800369

بیت المال را حفظ می کرد و این باعث شد که وقتی انقلاب به پیروزی رسید و مدارک به دست مردم رسید آقای مصباح سومین نفری بود که از لیست ارتش شاه می بایست اعدام می شد بخاطر تمردی که از سرهنگ ها می کرد و تلاشی که برای حفظ بیت المال داشت.

800370

بعد از شهادت شهید بهشتی آقای مصباح سعی کرد که از حقوق شبانه ای که داشت صرف نظر کند و برگردد و روز کار کند. خون شهید بهشتی و هفتاد و دو تن خیلی تاثیر گذار بود و بعد از آن شهید مصباح به حزب جمهوری رفت.

جزئیات

تمامی موارد / انتخاب نشود انتخاب شده:

توجه : امکان ویرایش و حذف اطلاعات در بخش عمومی وجود ندارد!

بازگشت به صفحه اصلی