بسم رب الشهداء و الصدیقین
از این هزاران هزار حادثه (در انقلاب و دفاع مقدس) لااقل یک فهرست تهیه کنید
(مقام معظم رهبری حضرت آیه الله خامنه ای)
جستجو
شماره فایل
جنسیت
نام
نام خانوادگی
فرزند
شغل (محصل، کارمند، کارگر، نظامی، آزاد)
تحصیلات (زیردیپلم، دیپلم، کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکتری، حوزوی، سایر)
یگان اعزام کننده (ارتش، سپاه، بسیج، اهل منطقه جنگی، سایر)
کد ایثارگری
نوع ایثارگری (شهید، جانباز، آزاده)
ورزشکار (بلی، خیر، مشخص نشده)
هنرمند (بلی، خیر، مشخص نشده)
مقام دولتی (بلی، خیر، مشخص نشده)
شهید وقایع مهم (بلی، خیر، مشخص نشده)
شهید شاخص (بلی، خیر، مشخص نشده)
خانواده چند شهیدی
تک فرزند (بلی، خیر، مشخص نشده)
محل ولادت
تاریخ ولادت
محل شهادت
تاریخ شهادت
نحوه شهادت (انقلاب، دفاع مقدس، ترور، درگیری با ضد انقلاب، حوادث، سایر)
محل دفن شهید
محل جانبازی
تاریخ جانبازی
مدت اسارت
فیلم مصاحبه (با خود ایثارگر، پدر، مادر، برادر،خواهر، همسر، فرزند، هم رزمان، سایر)
محل مصاحبه
آثار شامل (فیلم، عکس، نوشته، صدا)
نویسنده
خلاصه فیلم وآثار
کیفیت موضوع (عالی، متوسط، ضعیف)
کیفیت آثار (عالی، متوسط، ضعیف)
سوژه (عادی، منتخب)
نحوه جستجو:
و
یا
... دریافت اطلاعات
شماره فایل
نام
نام خانوادگی
فرزند
خلاصه فیلم و آثار
تصویر
نمایش
ویرایش
900064
مرتضی
عباسی
غلامحسین
شهید بسیار مومن و حزب اللهی بودند و و خط بسیار زیبایی هم داشتند و خوشنویسی میکردند
جزئیات
ویرایش
900065
ابراهیم
صفری
حسین
همسرم همیشه به من می گفت این برادرت با شما فرق دارد این فرشته است می گفتم او هم شیر مادری را خورده که ما خورده ایم می گفت نه شما متوجه نیستید این بجه با شما تفاوت دارد
جزئیات
ویرایش
900065
ناصر
درویش زاده
گلاب
چند روز قبل از شهادتش به او گفتم ناصر جان میدانی چه راهی را انتخاب کرده ای آخر این راه کشته شدن است گفت دهانی که باز است بی روزی نمی ماند نگران نباش مملکت را آتش برداشته و ناموس وطن در خطر است
جزئیات
ویرایش
900066
ابراهیم
درویش زاده
گلاب
در زمان انقلاب چندین بار ایشان را بخاطر حمل اعلامیه امام دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار داده بودند تا اینکه نهایتا در جمعه سیاه 57 تیر خورد و بشهادت رسید
جزئیات
ویرایش
900066
مجید
دهقان نصیری
جواد
اوقات فراغتش را با مرغ و خروس و جوجه هایش سر می کرد دو روز مانده به شهادتش همان مرغی که خیلی دوستش می داشت مرد ما گفتیم از دوری او دق کرده و تلف شده
جزئیات
ویرایش
900067
مجید
دهقان نصیری
جواد
در سن 12-13 سالگی بود که در تابستان روزهای به آن بلندی و گرمی را روزه می گرفت. می گفت که دوست دارم روزه بگیرم. حتی من برایش ناراحت بودم و می گفتم که چرا با خودت این کار را می کنی. ولی میگفت باید روزه بگیرم.
جزئیات
ویرایش
900068
مجید
دهقان نصیری
جواد
یکی از فرزندانم در حال حاضر پزشک هستند یکی دیگر از آنها مهندس شده. یکی دیگر کارمند عالی رتبه ی وزارت دارایی است. اما به مجید افتخار بیشتری میکنم.
جزئیات
ویرایش
900068
اکبر
قاسمی
علی
پس از شش ماه اسارت زير شكنجه بعثي ها به شهادت رسيد
جزئیات
ویرایش
900069
مجید
دهقان نصیری
جواد
بعد از پیروزی انقلاب وارد بسیج شده بود و شبها را کشیک میداد. به ما اصلا نگفته بود که اینطور است و هر شب پاس میدهد. از حمام که می آمد بیرون با همان سر خیسش میرفت بسیج. بهش می گفتم مادر جان سرت خیسه الان توی این سرما بری بیرون سرما می خوری. اصلا حرفی نمیزد که برای پاسداری میرود. طولی نکشید که فهمیدم چرا هر شب قبل از اینکه برود کشیک میرفت حمام، فهمیدم که غسل شهادت میکرد.
جزئیات
ویرایش
900069
اکبر
قاسمی
علی
برادرم خیلی با خدا بود و مدام ما برادر ها را به تقوا و خواهرم و خانم ها را به عفت و پوشش اسلامی و حجاب دعوت میکرد . به همه خیلی توصیه میکرد که نمازشان را سروقت بخوانند خیلی به امام علاقه داشت و انگار امام را میپرستید یعنی در واقع کسی جرات نمیکرد جلوی ایشان حرفی از امام بزند ...
جزئیات
تمامی موارد
/
انتخاب نشود
انتخاب شده:
نتایج: 13691 - 13700 از 13709
صفحات:
|<<
<<
...
1367
,
1368
,
1369
,
1370
,
1371
>>
>>|
تعداد نمایش رکورد در صفحه:
10
25
50
100
250
500
1000
توجه : امکان ویرایش و حذف اطلاعات در بخش عمومی وجود ندارد!
powered by Iranwebmarket
بازگشت به صفحه اصلی